نتایج جستجو برای عبارت :

وان لطف‌های زخمه‌ی رحمانم آرزوست

این شعر از مولوی (مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شماره  ۴۴۱) است و مولوی شاعر ترک بلخی است که در سال ۱۲۰۷ میلادی متولد شده است. همه این شعر را به اتفاقات دلخواه خودشان پیوند می زنند. اگر ما به یک موضوع بد نسبت دهیم می گویند افترا و تهمت به شاعر است در حالی که خود شعر در حال کلنجار و بنوع خاصی پرستش گویش شمس تبریزی ترک زبان بوده است.  البته شاعراعتراف می کند که چشمش به دهان شمس تبریزی بوده و این بهانه سرودن شعر او بوده است مانند مرد عاشق که ذهنش د
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا من ماهیم نهنگم عمانم آرزوس
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا من ماهیم نهنگم عمانم آرزوس
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا من ماهیم نهنگم عمانم آرزوس
لپ‌تاپ رو به زور از دستم گرفت که باهاش بازی کنه. تازه روشنش کرده بودم و روی دسکتاپ بود. چند ثانیه متفکرانه نگاه کرد...+ لادن اینجا کجاست؟- اینجا دانشگاهیه که آرزومه دانشجوش بشم.+ حالا نمیشه همینجا دانشگاه بری؟- دانشگاه اینجا خوب نیست.+ نمیشه نری؟- چرا نرم؟ :)+ خب من دلم برات تنگ میشه. :(...قبلا قبلنا هم به کرات گفته من عاشق لادنم و حسادت عنودان بدگهر رو هم تحریک کرده! حالا جالبه بدونید که من تنها کسی هستم که باهاش بازی نمیکنم و تازه هر وقت میاد خونه‌
عشق اونه که خود فزاینده ست، در بود... در نبود... که هر کار کنی، که هر کار نکنی، بیشتر می شه.
که دل کندن نتوانی و توانستن نخواهی!
که دلت هر لحظه ی نبودنش براش پر می زنه، که هر لحظه ی بودنش غنج می ره و پره از شادی...
که پختگی و حل شدن در عشقم آرزوست... :)
که پر زدن و پرنده ی آسمونِ آبیِ تو بودنم آرزوست... :)
.
.
.
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم، ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
در سازهای زهی زخمه‌ای نظیرِ گیتار یا تار از یک ابزار خاص برای افزایش سرعت نوازندگی استفاده می‌کنند که مضراب (زخمه) نام دارد. این زخمه در رابطه با گیتار، پیک نام دارد. پیک گیتار مضرابی است که از آن برای نواختن گیتار استفاده می‌شود. انتخاب و خرید پیک گیتار مناسب به عوامل و البته به سبک و استیل نوازندگی شما بستگی دارد. باید دقت داشته باشید که ممکن است انتخاب درست پیک گیتار کار دشواری به نظر نرسد اما انتخاب اشتباه قطعا برای نوازندگی شما تاثیر خ
داشتن مسئله‌ی اصلی نیست. داشتن "آنچه که نیست" میچسبد. نمونه اش همین خنکای شب های تابستان است که حسابی خر کیف میکند آدم را. برعکس خنکای پاییز.
پ.ن:
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
(مولانا)
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوسترقصی چنین میانه میدانم آرزوست

31 خرداد سالروز شهادت شهید چمران
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دانلود کتاب رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
ادامه مطلب
در چشم خسته‌ام خواب ارچه آرزوستخفتن چه باشدم در جلوه‌گاه دوست بلوای اندرون رخصت نمی‌دهدبیدار مردمک از مردمان اوست قلبم که دیرگاه بی‌واژه می‌تپیدچون شهد او چشید دائم به گفتگوست این کیست جامه‌ام صد گونه می‌دردهر گونه می‌رود فارغ ز جستجوست از آب دیده‌ام شرمی چه بایدمچون خود حضور او ناموس آبروست از جام کهنه‌اش نوشم به هر دمینقشش چو باده‌ای، جانش یکی سبوست خنجر کشد مرا فارغ شوم ز خویشاین گونه یار هم، این گونه هم عدوست در پیش چشم او ا
عهد کردم که دلم از تو نخواهد جز تو
در دلم هم هوسی پا نگذارد  جز تو
مهر خاموش زدم بر لب خود با نامت 
تا کسی قفل دلم را نگشاید  جز تو
خسته از من شده ای لیک تو خود میدانی
تا ابد این دل من هیچ نخواهد جز تو
مرغ دل را هوسی جز تو به بستانت نیست
اندر این باغ نگاری که نشاید جز تو
عشق  بر تار دلم زخمه ی بی تابی زد
گفت زین زخمه و زین تار ندارد جز تو
آن که چون من هوس عشق و کله داری کرد
در همه کون و مکان شاه نداند جز تو
عاقلی کو که کند فهمِ زبان مستان
یا بنوشد قدحی
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوسترقصی چنین میانه میدانم آرزوست

31 خرداد سالروز شهادت شهید چمران متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


ادامه مطلب
ساز زهی کوبه‌ای موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناخته‌است: «از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیم‌های بسیاری است و با دو زخمه چوبی نواخته می‌شود. رایج‌ترین نوع سنتور (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دسته‌های ۴ تایی و در ۱۸ دسته تقسیم می‌شود.
بی تو عذابیست خنده هایی که به روی صورتم همچون نقابیست
کار من عشق است و کار چشم تو خانه خرابی
چشمانت آرزوست از سر نمی پرد
تو را ز خاطرم کسی نمی برد
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای، مرا
به دل نشسته ای چه کردی با دلم
به گل نشسته ای میان ساحلم
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
 چشمانت آرزوست / ایهام
انسانم آرزوست ... 
 
اینکه با کسی هم نشین بشی، هم کلام بشی 
که واقعا بی عقده باشه ..
خیییییلییییی کم پیدا میشه ..
یه جورایی در جهنمی تخفیف داده شده زندگی می کنیم ..
ارتباط که با خدا خوب بشه .. دیگه اینقدر توی این دنیا اتصالی و قطعی نداریم 
آدما حب و محبوبشون یکی میشه
و خیییییلیییییی از مریضیهای درونشون درمان میشه 
امروز اربعین شهدای کربلاست، آن آزادگانی که در برابر دهر و ابرقدرت‌های آن روز تسلیم نشدند، آزادانه زندگی کردند، و آزاد و پرافتخار به لقای پروردگار خود نایل آمدند.در آن روزگار سلطه‌گران جبّار می‌خواستند همه‌ی نفس‌ها را در سینه خفه‌کنند، همه‌ی آدم‌ها را به زیر سلطه‌ی خود به اسارت بکشند، و با پول و تهدید به‌قتل و شکنجه، همه را وادار به سکوت و اطاعت‌کنند، آن‌جا حسین بن علی علیهما السلام وارث والای ولایت و نبوت، فرزند برومند علی و فاطمه
آبروی باد اگر سمباده بر یاد بکشد، وای من که چه تو را از یاد من خواهد برد؟ وای که هر باد و برف و بورانی زخمه‌ای جدیدم می‌زند از عمق زخم تو. وای من که هر گریه‌ی آسمانم، آبستن از بخار خیس تن توست. وای من که از یادت نمی‌بَرم و نمی‌بُرم. وای من که دریغم از مرهمی برای یادت. وای من که از بی‌پناهی تو پناه بر شعر و الکل و سیگار و بیهودگی روزگار. وای من که مبتلای تو و اسیر بطالت بی‌تو. وای من که خشکه خشکه تکه‌های لبم زنده به بوسه‌باران لب‌هایت. وای من که
مطربا! استا! صدایم با نوایت جور نیست،
مست و مخموریم، ورنه، جرم در تنبور نیست.
تازه سازی زخم دلها زخمه بر تاری زنی،
نغمة ناجور تو درد دل رنجور نیست.
جرعه ای از بادة لبهای او نوشیده ام،
شور و عصیانش چرا در آب هیچ انگور نیست؟
من چه سان تاوان دهم، در تن توانی کو مرا؟
هیچ دردی خود ز درد ناتوانی زور نیست.
عالمی آباد هست و قلب ما آباد نیست،
نام ما مشهور هست و گور ما معمور نیست.
حاجیا، شعر ترت دارد نسیم بوی گل،
پس، چرا شعر ترت در چشم او منظور نیست؟
اینجا درون من کسی به انتظار تو نشسته است، و تاکنون میخواستم بیایی تا آلامم را تسکین بدهی، یا "آمالم را به من برسانی..."
دیگر وقتش رسیده که بیاموزم تو را برای خودت دوست داشته باشم،و دریابم بزرگترین آلام نبود شماست 
و آمدنتان زیباترین آرزوست
عالیجناب میخواهم شما را برای خودتان بخواهم
 
نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاستعشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست
 
شاید اینها امتحان ماست با دستور عشقورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست
 
چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل ؟لب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست
 
عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنجعلت عاشق طبیب من ، ز علت ها جداست
 
با غبار راه معشوق است راز آفتابخاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست
 
جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچ کسهر چه تو آهن دلی او بیشتر آهنرباست
 
خود د
- یکی از موهبت هایی که به یه آدم خدا می ده اینه که مردم دست از سرش بر دارن یه مدتی!
 
- آنم آرزوست... خصوصا از supervisor بی درک و کنترلگر.
 
- بدون پول چجوری می شه زندگی کرد؟ اگه بدونم دیگه چیزی از زندگی نمی خوام! (مگه می شه دیگه چیزی نخوام؟، شایدم شد.)
 
- توی دنیای ایده آل، هر کسی هر کاری دلش بخواد می کنه. پولم همه دارن یا به عبارتی پولم لازم نیست.
گفت سعدی مصرعی ، این بس نکوست # دوست آن باشد که گیرد دست دوست
این سخن اکنون چه بی معنی شده # یا که این سان گفتمان در عصر اوست
مردمان اینک ملون گشته اند # می کنند از کله ی هر دوست پوست
دست کس را گر نمی گیری مگیر # اینچنین رفتار خنثی از چه روست
بخت بد را منتظر گشتی به دوست # غیبت و تهمت تو را یک گفتگوست ؟
خورده ای از سفره اش صد من نمک # چشم بر هر لقمه انگاری که موست
گرجی از دنیا تو خود تنها برو # همره یکرو فقط یک آرزوست
 
 
و تو نمی دانی گم شدن با بار معنایی دور شدن از هر چه آشناست و پناه گرفتن در کنجی و فکر کردن و فکر کردن و فکر کردن جوری که خیال کنی تا جواب سوالهایت را پیدا نکنی تا ابد گم شده آن گم شده با بار معنایی دور شدن از هر آنچه آشناست هستی.
 
 
 
بسم الله
کلا از اسم حمزه خوشم می آد... 
هم مفهوم سنگینی داره و هم اسم فردی بزرگ در اسلامه
و هم واژه های ساده داره
اصلا یه معصومیت و اقتدار خاصی داره این اسم حمزه
شاید ابوحمزه هم را به این خاطر دوست دارم
حمزه کلا برام ایستگاه برگشت به نقطه شروع دوباره است
هر وقت درجا می زنم به حمزه و کمیل رجوع می کنم برای بازگشت به دامن خدا
برای زیر نگاه خدا بودن... 
حمزه بودن هم آرزوست
اول. بیا یک بعدازظهرِ آفتابی بگریزیم. روزی پس از باران، درحالی‌که کسبهٔ بازار با کسالت توی دکان‌هایشان نشسته‌اند از جنوبِ شهر خارج شویم. برویم و برویم تا به دریا برسیم. فکر می‌کنم که دریا شروعِ آرزوست.
آخر. بیا نیایستیم، راه‌های نرفته صدایمان می‌کنند. 
قیامت است خدایا؟،صدای صور کجاست.؟
تمام زنده ذلیلیم ، دلِ جسور کجاست.؟
به زخمه ی چه کنم های شهر گم شده ام
کجاست کوی صفا، خانه ی سُرور کجاست؟
شدند خیلِ خلایق مرید گوساله
کجاست موسیِ عمران و راه طور کجاست.؟
چقدر یوسف ما زخمی یهودا شد
زِ چاه تا به زلیخا پلِ عبور کجاست .؟
صدای تیشه ی فرهاد را کسی نشنید؟
کجاست عزتتان!؟شوکتِ غرور کجاست؟!
شبِ سمور نخواهم در این هجومِ بلا
برای یک شب راحت، لبِ تنور کجاست ؟*
مرا چنین منگر ! روزگار بد تا کرد.!
ملامتم مکن ای ی
دانلود آهنگ سیامک عباسی عشق
ترانه و آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی عشق با دو کیفیت اورجینال 128 و 320 و لینک مستقیم و پخش آنلاین
Download New Music By Siamak Abbasi Called Eshgh

متن آهنگ عشق :
بالا سر تختم عشقت به دیواره ♪دیوار خوشحاله چون عشقتو دارهبالا سر تختم هر روز میخندی ♪شب ها تو تنهایی چشمامو میبندیتو با همین عشقت دنیامو میسازی ♪من جشن میگیرم با نور پردازی ♪خوشبختی کوتاه دلگرمی کوچیک ♪خیلی ازم دوری ، دوری ولی نزدیک ♪
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
دانلود آهنگ سیامک ع
یازده اردیبهشت باشد به نام کارگر # باید اینک ایستاد در احترام کارگر
بوسه باید زد به دست و روی او # شعرها باید سرود اندر مقام کارگر
زخم ها دارد به روح و هم به تن # سعی ها باید شود در التیام کارگر
امنیت در شغل او را آرزوست # وضع آیا می شود روزی دوام کارگر
سالها طی کرده با فقر و کساد # می شود آیا جهان روزی به کام کارگر
از رکود و بستن کارخانه ها # اوج بیکاری شده هم ازدحام کارگر
گرجی از روز ازل تا انتها # افتخارش بوده باشد او غلام کارگر
#دیوارنوشت
+مجالس

ای ترک جان نکرده و جانانت آرزوست زُنّار نابریده و ایمانت آرزوست در هیچ وقت خدمت مردی نکرده‌ای و آنگه نشسته صحبت مردانت آرزوست
 
*ابوسعید ابوالخیر

 


متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.


موسیقی بی‌کلام - سینا ب
اینو شنیدین هر انسانی یه داستانی برای زندگیش داره؟؟؟
من زیاد شنیدم!!!
ولی دوست دارم ازشون بپرسم... 
واقعا!!!
داستان داریم تا داستان
بعضی داستان ها ارزش شنیدن نداره 
بعضی ها هم اصلا ارزش گفتن هم نداره
ولی خوش بحال اونی که یه داستان جذاب برای خودش داره
از اون داستان ها که فیلم ها رو از اون می سازن
مثله خیلی از شهدای انقلاب اسلامی 
از این داستان ها هم آرزوست
برف چه خواهد کرد با این کهنه‌زخم‌ِ عیمقِ در هر به‌ چاقورسیده‌استخوان، ریشه دوانده؟ مسیحایِ سپیدِ سرمایش، نفسی تازه بر مرده‌قلبم خواهد داد یا بهمنِ خوشِ خاطراتش خواهد زدود از تمام دل و جانم، یادِ تمامِ آن سرد‌‌زمستان‌هایِ تاریکِ بی‌درمان را... چیزی نیستم جز فروپاشی میان این و آن؛ رفت‌وآمدِ مکررِ میانِ پژمردگی روح و فرسایشِ تن. چیزی نیستم جز ضرورتِ کلمه‌وار از حلقومی خارج شدن و عدم تمایلِ روایت‌ها به بیان. برف چه خواهد کرد با این کهن
از این پس تمام گل های حسن یوسف مرا سمت تو خواهد کشید , حتی اگر تا همیشه آخر افکارم علامت سوال باشد! 

+ هرچی میگذره ماه دلبرتر میشه. ساعت 9:18 ها جذاب تر. الان دارم فکر میکنم مثلا درباره چیزایی که تو واژه نمیگنجه حرف نزنم کلا :|
+  Hayalin karşımda her an her zaman ....
دانلود آهنگ جدید ایهام به نام چشمانت آرزوست با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Ehaam Calle Cheshmanat Arezoost
 

برای دانلود این آهنگ ادامه مطلب رو کلیک کنید 


دانلود ،
موزیک ،
دانلود موزیک ،
دانلود آهنگ
 ،
دانلود آهنگ جدید  ،
موزیک جدید ،
آهنگ جدید ،
دانلود موزیک جدید ،
دانلود مداحی ،
دانلود نوحه ، نوحه ،
دانلود نوحه جدید


ادامه مطلب
اون یکی داره حرص میخوره که لباسی که فردا باید آماده تحویل معلمش بده خراب شده و انواع راه حلها رو زیر و رو میکنه برای اصلاحش...
این جغله نشسته باهر حرکت میگه آفرین!
چه جالب!
منم دوس دارم بزرگ شدم خیاط بشم!
و لباس باخنده و قربون صدقه درست میشه
و من فکری ام
خدایی گاهی به اندازه یه بچه شش ساله اصول همدلی و تشویق یه آدم شکست خورده رو نداریما!
هزار سال پیش 
شبی که ابر اختران دوردست 
می گذشت از فراز بام من 
صدام کرد
چه آشناست این صدا 
همان که از زمان گاهواره می شنیدمش
همان که از درون من صدام می کند 
هزار سال میان جنگل ستاره ها 
پی تو گشته ام ...
ستاره ای نگفت کز این سرای بی کسی 
کسی صدات می کند!
هنوز دیر نیست 
هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست 
عزیز هم زبان 
تو در کدام کهکشان نشسته ای ... 
 
× هوشنگ ابتهاج - همزاد 
× شعر جدید جناب سایه ، بخش هایی از این شعر باعث می شود نفس آدم بگیرد
× شبی دیگر
کلافگی، سردرگمی، شلوغی و بی‌نظمیِ درونی...
به دنبال راهی برای فرار، سکوتی از اختیار...
 
چشم‌آذر می‌نواخت و من می‌شنیدم
او می‌نواخت و من می‌خندیدم :)
می‌نواخت و می‌رقصیدم....
 
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه‌ی میدانم آرزوست...
نه!
گوشی نوای آذر و گوشی سکوت عشق
رقصی چنین جدای رقیبانم آرزوست....
 
رقصی آزاد از چهارچوب و قاعده
رقصی بدون مرز، از جنس لوده
 
آروم شدم؟
نسبتا
منظم شد ذهنم؟
نه زیاد!
 
------------------------
پ.ن.1: ناصر چشم‌آذر، ب
بگرفته عشق، ما را؛ ملک وجود و آنگه؛
عقل آمده که :ما نیز هستیم کدخدائی!
....
از دور دیدمش خِردم گفت :دور از او
دیوانه میکند خِرد دوربین مرا‌.‌‌‌..
....
اگر هلاک خودم آرزوست ...منع نکن
مرا که عمر چنین در ملال میگذرد
‌‌‌‌‌....
برفت دوش خیالش ز چشم من ،چه کند؟
مقام بر لب دریا نمیتواند کرد‌‌‌‌...
....
تاراج کرد دین و دل از دست عاشقان
سلطان نگر!که مایه مشتی گدا ببرد!
....
هجر خوش باشد اگر چشم توان داشت وصال
درد سهلست گر امید دوائی باشد
 
+همه ابیات از عبید زا
یک هفته است که گوشه لب‌هایش تبخال زده است. دقیقاً همان‌جایی که لب‌ها باز و بسته می‌شوند. و چون زخمشان به هم چسبیده و خشک شده است، موقع خوردن، خندیدن و حرف زدن مکافات گناهانش است که از او ستانده می‌شود. حالا دیگر بعد از یک هفته شرطی شده است. قبل از دهان بازکردن با خودش چرتکه می‌اندازد که این خوراکی یا این حرف ارزش دهان باز کردن و درد کشیدن را دارد یا نه. روزهای اول امانش بریده شده بود از این درد. اما حالا با خود می‌اندیشد که چه درد مفیدی است. ا
همیشه کسایی که ارتودنسی می کردن رو مسخره می کردم می گفتم 
نگاه کن چقدر زشته دندوناشون شبیه گراز شدن =/ تا اینکه خودم عضوی
از اون گرازا شدم‌. الانم یه ساعتی هست از دندون پزشکی بر می گردم. 
تو این یه سال ارتودنسی خیلی به دندون علاقمند شدم 
دانشگاه مورد علاقمم که شیراز =)
دیگه این یه سال قول دادم تموم بهونه ها رو بذارم کنار که پشیمونی 
نمونه برام.
یک بار برای آخرین بار به خاطر یک راه برای یک هدف 
دندون پزشکی شیرازم آرزوست 
وقتی تو باشیزندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناستوقتی تو باشیقلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهاییوقتی تو عزیز دلم باشیهمدمم باشیسر پناهم باشیطلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو استتو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستیحالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !وقتی تو باشیعشق در وجودم همیشه زنده است
بسم رب محی الاموات  شنیدم وارد مسجد شدید دیدید ابن ملجم(لعنت الله علیه) دمر خوابیده بیدارش کردید که نماز بخواند
بابایی دخترت هم خواب است  یک خواب عمیق خوابی از جنس غفلت...
باور نمیکنم بیدارم نکنید باور نمیکنم دریای بیکران مهربانی شما شامل حالم نشود
باور نمیکنم رهایم کنید چه کسی دلسوز تر از پدر برای دختر؟؟
بابا علی جانم
+فهمیدم شماره اسمم به ابجد برابری میکند با اسم محی الاموات 
زنده کننده مردگان.من هم خوش خوشانم شده و به فال نیک میگیرم انگا
خاک در قنبرم، حیدری ام حیدریریزه خور این درم، حیدری ام حیدریرزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوستمست میِ کوثرم، حیدری ام حیدریاز دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضیفاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدریاصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداستشیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدریبه چه مبارک شده، با خط خوش حک شدهبر روی انگشترم، حیدری ام حیدریمِهر علی منجلی است، حجت سید علی استپشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدریهرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟نام علی می برم، حیدری ام حیدریرا
کاملان از دور نامت بشنوند 
تا به قعر تارو پودت در روند 
بلکه پیش از زادن تو سالها 
دیده باشندت به چندین حالها 
از دیدگاه مولانا ، انسان کامل دارای مشخصات زیر است : 
- انسان کامل و بزرگوار ، همواره جویای حقیقت است و از بیان حقیقت ولو آنکه مخالف نظرات و افکار جامعه باشد ، پروائی ندارد . 
- قول و فعلش صریح است .زیرا بی اعتنائی به دیگران به او اجازه می دهد که صراحت داشته باشد .
- او دوستدار بیان حقیقت است جز در بعضی موارد که در خطاب با طبقات مردم ،لحن
بخشش ماه مبارک هرشبی را آرزوست/بنده مومن سحرها معرفت راجستجوست/در تکاپوی عبادت روضه رضوان طلب/وقت اخلاص وپرستش لحظه ای درکوی دوست/عشق پاک آل احمد دروصال ایزدی/رحمتی داردفراوان تامقیم کوی اوست/زمزم اشک بصیرت فتح راهی تابهشت/قلب انسان باولایت دائما درشستشوست/انس باقرآن نماید پاکی اعمال را/شیعه با آیات ایزدلحظه هادر گفتگوست/اوج این ماه مبارک همدم مهدی شدن/دل سپردن برولایت بهرشیعه آبروست/
برای من همیشه کوتاه کردن مو مثل یک شروع دوباره است. وقتی که موهات رو کوتاه میکنی یعنی اینکه داری به خودت فرصت یک رشد دوباره رو میدی. برای همین از دوران کودکی عاشق کوتاه کردن موهام بودم. وقتی که موهاک رو کوتاه میکردم توی آینه خودم رو نگاه میکردم و به خود جدیدم سلام میکردم و براش آرزوی موفقیت میکردم.برای چندمین باره که میبینم چیزها به خوبی پیش نمیرن، دوست دارم برطبق رسم همیشگی موهام رو کوتاه کنم و یک فرصت دوباره به خودم بدم.
مومیایی از چپِ شناسنامه، فراخوانده میشویم.
بوی تندوتیز و اعتیادآورِ مُقَطرِ طلای سیاه، خوی ما را به جنگلیانیِ دَدمنِش همانند کرده و در صف طویلِ سواداگریِ مایعِ اشتعالِ مرکب‌های خویش، خشمگین، عبوث؛ ناامید؛ در انتظارِ آینده‌ای نه چندان روشن؛ بویِ گاز و اگزوزِ همجواران را مینوشیم و دَم نمیزنیم که خدا را مَباد، اسفبارتر از این پیش آید/.
رَشک میورزیم و گاه‌گداری به منظورِ رفعِ تکلیف، میاندیشیم که چه بود؟ که چه باد؟ که چه شد؟ که که کرد؟ که که
رفتم بیمارستان پارس(خصوصی) هزینه ام ار انتروگرافی 900تومن بود
با انجام ازمایشاتی که اونها میخوان یک ملیون و خورده ای
نوبت هم برای یک ماه دیگه میدادن
سرم سوت کشید دو سوم حقوق یک ماه ما:/
این روزها هم دکتر رفتم و دارو گرفتم یک سوم دیگه هم رفت
دکتر گفت مشکوکم به کرون (کل روده بزرگم زخمه) احتمال اینکه روده کوچیکنم درگیر شده باشه هست، با انجام این ام ار ای مشخص میشه
بیمارستان شریعتی همین کار و انجام میده با 280تومن نوبت برای اواخر ابان ماه...
اگه روده ک
 زن، سرم را روی یک‌پاش گذاشته، خم شده و انگشت‌هاش را لای موهام یله داده به جست‌وجو. کف دستش هنوز عطر زردچوبه‌ی دیشب را می‌دهد که سخاوت‌مندانه، مشت کرده‌ و ریخته‌بود روی میگوها. منِ قدردانِ بودن‌اش، خوش‌خوشک و لرزان در آینه‌ی پشت شانه‌ام، چشم‌ها را خمار کرده‌ام و خط‌ِ پلک تازه‌ای را تمرین می‌کنم. مطابق دستورالعمل: از انحنای بیرون به سمت برگی چشم. زن میان شخم‌زدن‌هاش، به زخمه‌ی صورتیِ زیر موهام که می‌رسد پوسته‌ی نازک ملتهب‌ام ر
 
مگو که شعله در این سینه در نمیگیرددلم گرفته از این بیشتر نمیگیردبه درد بی خبری جان خسته درگیر استکسی از آن سوی دل ها خبر نمیگیردسزاست گر شکند تیغ خود گر پرستیدندلی که آینه ها را سپر نمیگیردبسوز چنگ دلت را در این مجال جنوناگر به زخمه آهی اثر نمیگیردمگو برای گرفتن بهانه دیگر نیستدلت برای شهیدان مگر نمیگیردهزار بادیه را عشق شعله زد، امادر این دل این دل وامانده در نمیگیرددلم برای گرفتن بهانه ها داردحدیث درد من این مختصر نمیگیرد
« عبدالجبار ک
جوابم برای نتایجی که دیشب به دستم رسید اینه :خوب بود ولی عالی نبود .... اولش عصبی شدم....
عصبی بخاطر اینکه شاید نتونم بالینی کودک بخونم .... بعدش ناراحت شدم ....
واقعیت اینه بالینی مطمئنم روزانه یا نوبت دوم  قبول میشم....
ولی بالینی کودک مرا آرزوست ،البته شاید خدا بزنه پس کله ی یکی از دوستان بجای بهشتی  بزنه تبریز، حالا میگین چرا خودم نمیرم تبریز؟باید بگم که پدر عزیز بنده بجز تهران جای دیگه نمیزاره برم یا تهران یا آزاد همین جا.......بخدا من به پردیس خود
انگار ترانه نفست بر
گردن و لاله گوشم، در حالی که انگشتانت هنرمندانه بر ساز خیالی پشتم زخمه می‌زنند،
یکی از آن تصویرهایی‌ست که هر جا یادم
بیفتد، لبخند وسیعی بر چهره‌ام نقاشی می‌کند 
و صد ساله هم که باشم نوجوانی بی
امان و چونان اسب رم کرده در یاخته‌هایم می تازد!
قلم شهید چمران به حقیقت عالم وصل است.
احساس می‌کنی میفهمی که نگاشته‌های یک عارف را می خوانی که طعم حرفهایش را چشیده است.
مخصوصا که بعضی از نوشته ها موقعیت‌های خاص داشته است و این را میتوان از توضیحات کوتاه ابتدا متن‌ها فهمید که توسط گردآورنده یعنی مهدی چمران آورده شده است.این توضیح‌ها راهگشا است برای درک متن.
وقتی شهید چمران را مینگرم با خود میگویم اینها افسانه نیست، بوده اند، در همین خاک و در همین زمین زیسته‌اند. و چقدر آدمی دلش می خواهد
بنام خدا
اندر حکایت  آپدیت اندروید !! 
الان که این پست را می نویسم  مدت 6 ساعت است که گوشی  اندرویدی ام در حال آپدیت است !!!!!!
فقط درحال دانلود نرم افزار است و نه آپدیت به نسخه ی جدید اندروید !!
+
تا  الان 4 تا  آپدیت 800  مگابایتی دانلود شده ولی گویا نصب نشده و گوشی مدام ریستارت می شود و هربار اعلام می کند  که به دلیل قطعه شبکه ,  آپدیت ناتمام مانده است !! 
واقعا  اندروید  نفرت انگیزه . 
+
ویندوز  ام  آرزوست ! 
+
حالا هی از ریستارتهای مکرر  ویندوز 10  بن
باید عروسک یا ماشین برای همدیگر هدیه یگیریم .شاید یاد بگیریم وسایل بازی عروسک و ماشین هستند نه قلب آدم هایی که پر از عشق و آرزوست .شاید کمتر با احساسات یکدیگر بازی کنیم وآرزو هایی که در قلب یک فرد است را نابود کنیم .یادمان باشد انسان عروسک و ماشین نیست که هرموقع کارمان با آنها تمام شد کنار بگذاریم .قلب انسان با ارزش است ،کاری نکنیم که بشکند چون دیگه قلب سابق نمیشه.مراقب قلب انسان ها باشیم ،قلب انسان وسیله ای برای بازی کردن نیست ... .#امیر_راد #ami
+ وابستگی یا علاقه، کدام حس نسبت به من داری؟
- من به کاکتوس اتاقم علاقه دارم و به لیوان قهوه ام. اما می توانم به جز آنها زندگی کنم یعنی وابسته نیستم.
+ بدون من چی؟
- شما را هیچوقت نداشتم که حس نبودنت را درک کنم.
+ و داشتنم؟!
- داشتنت یک آرزوست نه وابستگی. اگر بهت نرسم میگم به آرزوم نرسیدم ولی اگر وابسته ات باشم اون موقع میگم به زندگی نرسیدم.
+ خوب، تکلیف چیه؟
- مگه منتظری؟!
+ نباشم؟!
- نمی دانستم!
+ بعضی انتظارها بی حس اند. با اینکه طرف منتظره ولی اگه چیز
اهل تهرانم  روزگارم سرد استتکه نان جوی دوسر دارم 
یک اتم هوش
و جنازه ی یک ذوقمادری دارم توو مایه ی کاکتوس دوستانی گربه صفت و خدایی که از من فرار کرد
(با اجازه ی سهراب سپهری)
اوضاع خیلی هم بد نیست .
فقط "دیگه کسی دلمو نمی بره "
فریدون فروغی
نیازمند همکاری کسی هستم که من را از این عصر یخبندان نجات بده .
کسی که دلمو ببره
فرقی نداره با چی
فرغون 
گاری
وانت
توی جیب ...
⚫فقط انسان باشه آدم و حواش مهم نیست ...

روح وحشی
+ دیوونه
++
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد
خواب
این مخلوق عجیب و مسحور کننده...
این بیان رازگونه‌ی ناخودآگاه
این زبان از یاد رفته....
این موجودی که به هر شکل به آن نگاه کنی معنی درستی می‌دهد! چه در یک صف از خواب‌های پی در پی، چه بعنوان یک موجود یگانه..
 
بیداری کدام است؟
چیزی که در خواب می‌بینیم یا خوابی که در روزمره دچارش هستیم؟
به راستی کدام گزینه انتخاب من است؟
به راستی من کیست؟؟
راست چیست؟
 
نهایت سعیم را می‌کنم تا در تائو متمرکز بمانم
اما تائو، سعی نکردن است!
نیک‌بختی، نداشتن آرزو
«هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی.خدایا! به هر که و هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی.عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی.هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه‌ی امیدی و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را بر هم زدی و در طوفان‌های وحشت‌زای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ‌وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم.تو این چنین
میچرخم ، میچرخم ، میچرخم ، لبخند میزنم و میرقصم ، باد موهامو پریشان میکنه و  مثل کودکی خندان و با شوق موهایم را دست باد میسپارم ...
کم کم دارن میان، منتظرشون بودم ، با رقص به استقبالشون میرم ، مودب و متشخص قدم بر میدارن و دعوتشان میکنم به رقص ، از میان جمع دستشو میاره جلو ، دو به شک میشم ، دستهاشو بگیرم یا همه چیز را رها کنم و برم ، مامان با یه سینی تزیین شده که روش اسپند دود کرده سَر میرسه و دور سَرم اسپند دود میکنه ، دستشو میگیرم ، شلخته است و نا
به نام خدا
عرض سلام و ادب احترام و لحظتون بخیر.
کمتر از 12 ساعت دیگه مسابقه والیبال داریم. یکم نگرانم سر اینکه با قوی ترین تیم این مسابقات در مسابقه اول بازی داریم. ولی اینو میدونم اگه با قوی تر از خودت بازی کنی یا کار کنی، قطعا قوی میشی! امیدوارم مسابقه خیلی خوبی بشه و چالش عجیبی برای تیم مقابل ایجاد کنیم. امیدوارم همه بازیکنامون توی مناطق یک و پنج و شش خوب دریافت کنن و هم خوب سرویس بزننن.
+ امتحانات تموم شدن :))) آزادی خیلی خوبه :) از همه دوستانی ک
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار
خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست
دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم
زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست
شکر خدا که از مدد بخت کارساز
بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسب اختیار دوست
گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح
زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست
امشب، بر خلاف بقیه شب ها، غیر رسمی است! مثلا برعکس شب قدر ... شب قدر کلی اعمال دارد، کلی تشریفات و از این چیزها ... اما امشب ... فقط برای دو نفره های عاشقانه بنده-خدایی است ... امشب فقط برای این است که تا صبح بنشینیم جلوی خدا شعر بخوانیم ... فال بگیریم ... گریه کنیم، بخندیم، دوباره گریه کنیم ... امشب وقت خوبی ست که دلمان محکم برای آرزوهایمان بکوبد و این تپش ها را یواشکی توی گوش خدا بگوییم ... و خدا هم که بخیل نیست! هنوز گفتنمان تمام نشده می خندد ... و همین خند
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم / که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
بیا پیمان یاری بند یارا /درخت دوستی را بر نشانیم
مزن زخمه دلی را ، بازبانت / حدیث عشق ، خواندن میتوانیم
جهان داور نبخشیده ثباتی / مکن تکیه ، مسافرها درانیم
کهنسالی و خردی بی تفاوت / مگو حالا که ما خیلی جوانیم
یدک ، چون نام آدم را کشیدیم / ز حیوانی جدا باید بمانیم
چو باران باش ، بخشنده به هرجای / که ما هم جوهری از لامکانیم
اگر سنگی به راهی بود بردار / براین خصلت چو بوده ، جاودانیم
به خلق ما ، خدا ک
ما معمولا عادت داریم از آقای خامنه‌ای مواضع سیاسی و اجتماعی بشنویم. درحالی‌که وقتی وارد حوزه معارف دین می‌شود تازه متوجه می‌شوی چقدر صحبت‌هایش دل‌نشین است. به‌قول دوستی چون خود او عامل است و از دل حرف می‌زند، به دل ما هم نفوذ می‌کند. مثلا چند روز است که "این آیه" با لحن آرامش‌بخش او -مثل همیشه که سوره‌ای می‌خواند- در سرم تکرار می‌شود: «انّ معی ربّی، سیهدین»
گوش دادن به داستان زندگی حضرت موسی (علیه‌السلام) برایم همیشه هیجان دارد. از ز
 
زهی شکوه قامت بلند عشق که استوار ماند در هجوم هر گزند .نگاه کن هنوز آن بلند دور .آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نورکهربای آرزوست .سپیده‌ای که جان آدمی هماره در هوای اوست .به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن سزد اگر هزار باربیفتی از نشیب راه و بازرو نهی بدان فراز ...
#هوشنگ_ابتهاج
بدون ترس به قلب منِ شکار بزن
گلایه نیست، ولی تیغِ آشکار بزن
اگر چه قلب من است این، هنوز خانه‌ی توست
برای خانه‌ی ویران خویش زار بزن
سر مزار نشستی مگر که گریه کنی؟!
بایست بر سر آوار من هوار بزن
غباری از من خاکستری به جا مانده
مرا از آینه‌ی روشنت کنار بزن
چهار فصل درختی که سوخت پاییز است
برای هیزمی‌ام کم دم از بهار بزن
درخت نیستم اینک عمود اعدامم
طناب را به گلویم ببند و دار بزن
برای مرهم این زخم، زخمه را بردار
و پا به پای من و گریه‌ام سه تار بزن

 
هیچ فرقی نیست بین آن جوان نامردی که در فردیس کرج، کودک زباله گرد را برای دقایقی خنده به سطل زباله می اندازد و آن جوان بی خردی که ناراحتی اش از دولت را با آتش زدن اموال مردم جبران می کند با آن قاضی نفهم در خرم آباد که جوان کر و لال ایلامی را به ظن افغانی بودن بدون تحقیق به هرات می فرستد و خانواده ای را مدت ها سرگردان می سازد.
مهم نیست سوادتان چقدر است، شغلتان چیست، در برابر چه کسی ایستاده اید و ... انسانیت و وجدان که نباشد شما دیگر کسی نیستید.
محسن ابراهیم زاده – غلاف
محسن یگانه – بعد تو
رضا رامیار و شری ام – قول الکی
زیگ زاگ – کم و کسر
دانیال هندیانی – هنوزم دیوونه ترین عاشق این شهر منم
بابک مافی – دیوانه جان
مسیح و آرش ای پی – زدی پر
زانیار خسروی – میدونستم میری
Ilyas Yalcintash – Sehrin Yolu
پازل بند – قایق کاغذی
پازل بند – لحظه به لحظه
سینا شعبانخانی – حس من
محسن ابراهیم زاده – من و تو
ایهام – نگار
ایهام – چشمانت آرزوست
یاسین ترکی – بریز به هم
رضا رامیار و امین قباد – آدم سنگی
امیر رشون
ما معمولا عادت داریم از آقای خامنه‌ای مواضع سیاسی و اجتماعی بشنویم. درحالی‌که وقتی وارد حوزه معارف دین می‌شود تازه متوجه می‌شوی چقدر صحبت‌هایش دل‌نشین است. به‌قول دوستی چون خود او عامل است و از دل حرف می‌زند، به دل ما هم نفوذ می‌کند. مثلا چند روز است که "این آیه" با لحن آرامش‌بخش او -مثل همیشه که سوره‌ای می‌خواند- در سرم تکرار می‌شود: «انّ معی ربّی، سیهدین»
گوش دادن به داستان زندگی حضرت موسی (علیه‌السلام) برایم همیشه هیجان دارد. از ز
عَیدی گِردِش بوهِردی نَهیر اِراد 
زخمه پِشو نَده، جاش بَزِن ضِماد 
سونِ کور بور دِله‌، لال بِرو بِریم  
دلها ره وصل هاکون با روی گِشاد
ترجمه فارسی
موقع دید و بازدید عید از زندگی دیگران عیب و ایراد نگیر 
به جای باز کردن زخم زندگی مردم روی آن را دارو بزن 
مانند کور وارد خانه مردم شو و مانند لال خارج شو  
(چشم و زبانت را کنترل کن و در پی عیب‌جویی نباش)
با روئی گشاده و باز دلها را به هم پیوند بزن
دوستعلی علیخانی /  فروردین نود و هشت 
نکته:به ترتیب اهمیت نیستنکته2:بمیرم راحت شم ازین دل درد ک انگار تا آخر عمرم باهامه...م نمیفهمم چرا هم باید دردسر بکارت بکشم هم بعدا ک ازدواج کردم هی نگران بارداریم باشم هم این درد کوفتی رو تحمل کنم در صورتی ک نمیخوام توله بزام؟؟؟؟نکته 3:مرگی بدون دردم آرزوستنکته 4:تا همتونو نکشم نمیمیرم ک...خب نوت برداری بسه بریم سراغ 10 مورد..1.مسواک میزنم2.توالت میرم کامل تخلیه میکنم3.اپیلاسیون کل بدن ک مرده شور بیچاره حالش بد نشه4.وصیت نامه مینویسم به همه ی آشنا
بعضی وقتها به خودم میگم اگه از بین 365 روز سال حالا سی روزش هم پای تلویزیون باشه فکر نکنم به کسی بر بخوره.
مثه این دو روز که من حال ندار ترین بودم و تلویزیون نیروی کمکی من محسوب میشد.
البته که عذاب وجدانش هست همراه هر مادری اما دست تنهایی تو  چهار دیواری بزرگ کردن کار شاقی محسوب میشود که گاهی ممکن است آدمی در منصب مادری کم بیاورد.
کوه و دشت و دمنم آرزوست که پسرکم رها باشد و آزاد و من بی عذاب وجدان.
کتاب لذت متن هم دوباره تموم شد و من فهمیدم چقدر بیشتر میفهمیدمش این بار. دفعات قبل خیلی برام سخت بود هرچند که این بارم بود قسمت هایی که کامل متوجه نشک اما کمتر بود. از صبح فقط کتاب خوندم. حالا هی میخوام گزارشی ننویسما مگه میشه. به نظرم نباید نوشته گزارشی باشه هرچند که من دنبال اینم جوری بنویسم که برام بمونه چه کارایی کردم اما باید راهی باشه. 
 
کتاب لذت متن ، نوشتهٔ رولان بارت ، ترجمهٔ پیام یزدانجو ، نشر مرکز
 
چاره ای نیست : تحمل ملال ساده نخوا
پیامبر(صلی الله علیه وآله):بهترین افرادامت من آنهایی هستندکه به دنیا بی اعتناتروبه آخرت مشتاق تر باشند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):به هیچ امتی, یقینی برتر ازیقین امت من داده نشده است.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):هرگاه به نهایت آرزوهای خودرسیدیدبه یادشبیخون اجل باشید.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):راست ترین چیز اجل است ودروغترین چیز آرزوست.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):آرزو مایه چیرگی شیطانها بردل غافلان است.  میزان الحکمه ج۱
پیام
#استاد_و_درس
#علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
(از سری روش ها- روش آموزش)
...داده ها ملاک نیست و ‌سودها هم ملاک نیست. داده ها از خداست و‌ سودها از سرمایه ها. نه مقدار سرمایه مهم است نه مقدار سود، بلکه نسبت سود به سرمایه مهم است. ده تا آجری را که یک پیرزن با کم کردن غذای خود به مسجدی کمک کرده است نمی توان با ده میلیون تومان کمک تاجری مقایسه کرد، چون تاجر از غذایش کم نشده و نسبت به سرمایه اش کاری نکرده است... بلکه (مهم) نسبت این دو باهم (است) و مهم تر جهت این نسبت
بالاخره تموم شد. الان که دارم مینویسم باید سریع بعدش برم حموم چون باید برای مراسم شوهر خالم برم. و دیر شده. اما باید کتابو میخوندم. خیلی بخش هایی بود که هنوز نمیفهمیدم اما از دفعه اولی که خوندم الان بیشتر و بهتر فهمیده میشد. خیلی قسمتهای دیگه ای بود تا بذارم اما چون طولانی بودن نذاشتمو گفتم شاید کسی نخونه. در کل کتاب خوبی بود. من که حال کردم باهاش چون در مورد چیزی بود که من انجامش میدم. از این باز کردنش از این چی میگن جزئی دیدمش خوشم اومد منظورم
دانلود آهنگ جدید علی صالح نژاد دلبرانه
Download New Music Ali Salehnejad delbarane
آهنگ جدید علی صالح نژاد بنام دلبرانه
مهربانم گاهی محرم جانم باش من کویری خشکم باغ و بارانم باش
زخمه سازم باش راز پروازم باش آخرین یارم باش تنها دلدارم باش
 
ادامه مطلب
#انسانیت در هر #دین و #مذهبی  در هر #رنگ و #لباسی زیباس
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتمدت زمان: 1 دقیقه
 مدرسه ها وا شده
همهمه برپا شده...
 
 
 
زهرای بابا سلام
 
یک سال و پنج ماه گذشت از رفتنت. اینجا نیستی که ببینی که مدرسه ها باز شده است. "دادا" امسال به مدرسه می رود و قرار بود تو هم امسال مهد بروی. برنامه داشتیم 3 سالگی بفرستیمت مهد چون می دانستیم دوست داری.همان قدر که بین بچه ها باشی و یکی دو ساعتی بیرون از خانه باشی و برگردی.  هر صبح وقت بردن "دادا" به مهدکودک بیدار بودی و بعد رفتنش از پشت آیفون صدایش می زدی. می خواستیم امسال هر دو را با هم ببریم و م
مژده‌ای آمد ز ماه راستینشد برون دست نهان از آستین
دست غیب آمد به جان برخاستندخفتگان دامن‌کشان برخاستند
خفتگان جور دگر می‌خواستندبهر خود گور دگر می‌خواستند
لاکن آمد گفت این گور شماستاین چنین رنجی و این نور شماست
پیش از این در آب و نان پرداختیدتن ره بیهودگان انداختید
بعد از این باید به جان برخاستناز زمین و از زمان برخاستن
بعد از این پرواز بی صرف عددبی مقامات و موازین حسد
جان گرفتم از عدم تا جان دهمآنچه دشوار تو بود آسان دهم
ای خوشا این برک
دانلود آهنگ خدا حالم بده مه نونی چمه میلاد صالحی کامل
[ دانلود آهنگ با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ + متن آهنگ و پخش آنلاین موزیک ]
خدا حالم بده مه نونی چمه یار کرده ولوم سر تا پام غمه
 
متن آهنگ خدا حالم بده میلاد صالحی
 
گلمه بیاریتون نالیت وابیم جداخیش قومل نیلن ایما وابیم و یارخدا مه نیشنفی ای درد دلومبگیت یارم بیا نالیت سر وه سروم
خدا حالم بده مه نونی چمهیار کرده ولوم سر تا پام غمهخدایا تو چته مه بی مو بدییه تیر ناحقی مه قلب مو زدی
زخمم کاری هی تیر ایک
به خانمش گفته بود "اگه رفتی سونوگرافی و معلوم شد دختره یه راست برو خونه‌ی بابات!" اول گمان می‌کردم شوخی بی‌مزه‌ای بیش نیست ولی بعد معلوم شد کاملا هم جدی‌ست.هربار پرسیدند" فلانی دوست داری بچه چی باشه؟" می‌گفت "پسر باشه،دو سر باشه" و می‌خندید.
آخر هم همین شد، بچه که به دنیا آمد ۴ کلیه داشت که هیچ‌کدام هم درست کار نمی‌کرد، از همان اول قلبش سوراخ بود، تا همین امروز که ۷،۸ ساله است دوبار عمل کرده و اینبار دفعه‌ی سوم است، چشمش هم درست نمی‌بیند
سر نی در نینوا می ماند، اگر زینب نبودکربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبودچهره ی سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگپشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبودچشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبودزخمه ی زخمی ترین فریاد در چنگ سکوتاز طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبوددر طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخدر گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبودذوالجناح دادخواهی ، بی سوار و بی لگامدر بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبوددر عبور از بستر
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت میکردند؛ دو نفری که خیلی با
هم فرق داشتند؛ یکی خدا بود و یکی بنده. ابلیس فضول هم لال شده بود.
بنده خدا می خواست به خدا چیزی بگوید، بلد نبود!
خدا خودش یادش داد. گفت: در مورد همون کسی بگو که همه ستایش ها مخصوص اوست...دو سه
کلمه که گفت، ابلیس گفت: «چقدر از هم دورید، پیش هم نشسته ­اید ولی درباره «او» می­گویید».
بنده خدا بغضش ترکید.
آخر می­ دانست اگر به خدا بگوید «تو» یعن
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت میکردند؛ دو نفری که خیلی با
هم فرق داشتند؛ یکی خدا بود و یکی بنده. ابلیس فضول هم لال شده بود.
بنده خدا می خواست به خدا چیزی بگوید، بلد نبود!
خدا خودش یادش داد. گفت: در مورد همون کسی بگو که همه ستایش ها مخصوص اوست...دو سه
کلمه که گفت، ابلیس گفت: «چقدر از هم دورید، پیش هم نشسته ­اید ولی درباره «او» می­گویید».
بنده خدا بغضش ترکید.
آخر می­ دانست اگر به خدا بگوید «تو» یعن
هر که درین درد گرفتار نیست
یک نفسش در دو جهان کار نیست
هر که دلش دیدهٔ بینا نیافت
دیدهٔ او محرم دیدار نیست
هر که ازین واقعه بویی نبرد
جز به صفت صورت دیوار نیست
خوار شود در ره او همچو خاک
هرکه در این بادیه خونخوار نیست
ای دل اگر دم زنی از سر عشق
جای تو جز آتش و جز دار نیست
پردهٔ این راز که در قمر جان است
جز قدح دردی خمار نیست
آنکه سزاوار در گلخن است
در حرم شاه سزاوار نیست
گلخنی مفلس ناشسته روی
مرد سراپردهٔ اسرار نیست
کعبهٔ جانان اگرت آرزوست
در گذر
نظرنژاد_کدخدا:#چارپاره_تبری#سنگتراشون(1)هاده دلْ می حرفِ بَی شی گوشِ تِکسنگتراشون زَمْبه هَنتا دل بِئیتا «تَلی باغ» اَی بِمومه خلوتییَخّه ی سَر بَزّومه اَی گل بِئی(2)تا چلا بِشنُوسّه می « توو زخمه » رهبَل هِدائه عاشقی پَر ره چِتیمنتظر اِسّامه ماه ِ نالِ سَر شو کلاغ گِرنه مِه صور ِ خلوتی(3)در اِنه دیر جِه قطار دارنه مِجش اَتْکه لَنگِش هاده، هادِم دیمِ خِشهر چی اِسّمبه خیال هَسّو گِمون بِرمه نیشته خنده جارِ کیمه پِش(4)اَنده زِل بَزّومه تی صور
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

جزوه ریاضی (استاد علیدادی)(ویرایش۹آذر)
 
جزوه زیست (استاد شکری)
 
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
 
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
 
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
پس از روز ها میخوام بنویسم :)
الان ک مینویسم انقد خستم که حال ندارم لپتابو روشن کنم هات اسپات کنم و...
و با گوشی مینویسم.
اومدم دزفول!شهری که بار ها میگم ازش متنفرم!
نه از خوده شهرش!از ادماش!
نه از همه ی ادماش!از فامیلام!
از حاشیه های فامیلی!
از دعوا!
از حرفِ مفت!از ننه من قریب انبازی (حتی بلد نیستم درست بنویسمش!)
از دو رویی!
از میش بودن تو لباس گرگ!و تظاهر!
وقتی میام دزفول فقد منتظرم از شهر بزنم بیرون تا از این قالب لعنتی که برای خودم ساختم رها شم!
من غ
والا از روی لهجه م کاملا مشخصه که کانادایی نیستم.
یعنی داد میزنه.
ایرانیا همیشه میان میپرسن که اینجا به دنیا اومدی؟ چون ایرانیا خودشون مهمونن و نمیتون لهجه م رو تشخیص بدن.
ولی کاناداییا و امریکاییا زوددددددد میفهمن همین که میگی های متوجه میشن.
چون لهجه داریم و خب لهجه مون از بین نخواهد رفت.
مگه الن ایر این همه فارسی صحبت میکنه ما متوجه نمیشیم!؟ چرا میشیم ولی اینو هم میدونیم که لهجه داره و واضحه که ایرانی نیست.
دیشب تا صبح خواب میدیدم توی مخلوط
چه فکر می‌کنی؟که بادبان‌شکسته زورق به گِل نشسته‌ای‌ست زندگی؟
در این خرابِ ریخته، که رنگ عافیت از او گریخته؛ به بن رسیده، راه بسته‌ای‌ست زندگی؟چه سهمناک بود سیل حادثه!
که همچو اژدها دهان گشود، زمین و آسمان ز هم گسیخت، ستاره خوشه خوشه ریخت.و آفتاب در کبود دره‌های آب غرق شد.هوا بد است. تو با کدام باد می‌روی؟چه ابر تیره‌ای گرفته سینه‌ی تو را که با هزار سال بارش شبانه‌روز هم دل تو وا نمی‌شود؟
تو از هزاره‌های دور آمدی.در این درازنای خون‌ف
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
 
جزوه زیست (استاد شکری)
 
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
 
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
 
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
 
جزوه زیست (استاد شکری)
 
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
 
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
 
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
 
جزوه زیست (استاد شکری)
 
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
 
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
 
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
ارسطو می گوید همه چیز، بارها و بارها کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر می دهد که پیشرفت ، یک توهم است ؛ امور انسان مانند دریاست که در سطح خود هزاران حرکت و آشفتگی دارد و چنین به نظر می رسد که به سوی جایی پیش می رود ، در حالی که در تهِ خود بالنسبه بی تغییر و آرام است . آنچه ما آن را پیشرفت می خوانیم شاید فقط تغییرات سطحی محض باشد: توالی از سبک ها و مُدها در لباس ، حمل ونقل ، حکومت، روان شناسی و دین . علم مسیحی ، رفتارگرایی ،دموکراسی، ات
درس امروزم الهه ی ناز بود از کتاب"  تار و ترانه " استاد یمین غفاری. 
هنگامی که استاد میثم عنوانش کرد گفتم عالیست! بهتر از این نمیشود. ضبط موبایل را روشن کردم و  به نت جلوی رویم خیره شدم. استاد شروع به نواختن کرد و با اولین زخمه ها بر سیم های بی جان تار، به یکبار روحم جان گرفت. 
باز ای الهه ی ناز، با دل من بساز...
 شدم همان دختر بیست ساله ی عاشق که بارها و بارها این ترانه را با صدای مرحوم بنان در نوار کاستی که به امانت گرفته بود گوش کرد و زمزمه کرد و ا
گوشه ای بنشین و
نظاره کن چگونه آدم ها
میمیرند و تمام میشوند
و فراموش!!
همیشه کاری رو انجام
بده که ارزشش رو
داشته باشه...
همیشه واسه خوبی کردن
وقت نیست
یادت باشه هممون یه روزی
به سادگی از این دنیا
میریم و بعد تو میمونی
و وجدانی که راضی شده
بار ها قلبی رو بشکنه.!
آموزش تصویری گیتار کلاسیک
گیتار کلاسیک، در ردهٔ سازهای زهی زخمه‌ای، که خود بخشی از خانوادهٔ سازهای زهی (Chordophone) است، قرار می‌گیرد. گیتار کلاسیک همچون پیانو، به نوازنده امکان اجرای اثرهایی با بافت کنترپوانتیک با ملودی‌های پیچیده و همچنین اثرهایی با بافت هارمونیک با توانایی اجرای چندین نت در یک زمان را می‌دهد. به همین دلیل این ساز، به عنوان سازی تک نواز (soloist)، شناخته شده است. گیتار کلاسیک به شکل استاندارد دارای شش سیم (سه سیم نایلونی برای
روز معلم
معلمی شغل نیستمعلمی عشق است!معلم کسی نیست که به ساعت نگاه کند.معلم کسی نیست که به درآمد فکر کند.معلم کسی نیست که حساب سود و زیان کند.معلم کسی نیست که خودش رو با بقیهمقایسه کند.معلمی که خودش رو کمتر از دیگران ببیند حقارت یاد میدهد.معلم محتاط، ترس یاد میدهد.معلم  قانع ، فقر یاد میدهد.معلمی که عاشق نیست ، سنگدل  تربیت می کند.معلم شجاع ، شاگرد جسور تربیت می کند.معلم مهربان ، مهرورزی  می آموزد.معلم واقعی تبلور ثروت است.معلم واقعی تبلور نش
همه آنچه قبل از ارتودنسی باید بدانید
 
 
 
ارتودنسی دندان های کج و کوله و اختلالات مفاصل فک را بهبود می بخشد
 
همه آنچه قبل از " ارتودنسی دندان " باید بدانید
لبخند زیبا با دندان های مرتب گاهی اوقات برای خیلی ها آرزوست. آنها دندان های نامرتبی دارند و با هر بار جلوی آینه رفتن یا لبخند زدن به این فکر می کنند که کاش دندان های صاف و مرتبی داشتند. این آرزو دیگر دست نیافتنی نیست. علم دندانپزشکی نه تنها در زیباسازی دندان ها به خوبی پیشرفت کرده است بلکه
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
 
جزوه زیست (استاد شکری)
 
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
 
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
جزوه تست شیمی (استاد رشید زاده)
 
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
****
جزوه زیست (استاد شکری)
****
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
****
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
****
عمومی ها
****
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
جزوه ریاضی (استاد علیدادی)
****
جزوه زیست (استاد شکری)
****
جزوه فیزیک (استاد صفرچی)
****
جزوه شیمی (استاد رشید زاده)
****
 جزوه مدریت خانواده (استاد شمس آبادی)
****
پی نوشت : بچه ها از بابت خرابی لینک ها هر مشکلی پیش اومد حتما بهم ایمیل بزنید sanjari.amin9636@gmail.com
دوباره آخر هفته شده بود. کنار بزرگراه خروجی شهر
منتظر مینی بوس عمو سیروس بودم تا به ولایتمان باز گردم. هوای شهر کثیف بود. سر و
صدای ناشی از رفت و آمد بی حد و مرز و بوق ماشین ها کلافه ام کرده بود. بعضی از
اتوبوس های خط واحد یا خاورها، چنان دودی داشتند که برای مدتی امانم را می بریدند.
البته مینی بوس عمو سیروس هم دست کمی از آن ها
نداشت. هم سر و صدا و تکان هایش زیاد بود، هم دود زیادی به هوا می کرد و هم صندلی
ها و روکش های خیلی کثیفی داشت. یادم است وقتی بر
سلام :)
1. امروز رفتم یه جایی. با تپ سی. بعد دلم میخواست تو راه به راننده تپ سی کرانچی تو کیفمو بدم خوشحال بشه :( اخه خیلی عصبانی و ناراحت بود :( بعد روم نشد با خودم گفتم اگه بهش خوراکی بدم بدتر ناراحت میشه. الان دارم غصه میخورم کاش بهش کرانچی میدادم به درک اگه داد میزد سرم :(
2. میدونم هم تو اینستا گفتم هم تل.. ولی یه دوست پیدا کردم یه هاپوی پشمکی :) برا اولین بار از حیوونی نترسیدم و بغلش کردم و نازش کردم... ملی هم باهام دوست شد. دلم براش تنگ میشه... دماغ دک

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها